کد مطلب:51544
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:7
ديدگاه اسلام پيرامون تساهل و تسامح چيست؟
پيغمبر اكرم در دستورهاي خودش نه تنها به معاذبن جبل، بلكه به معاذبن جبلها، به همه ميفرمود: «بَشِّرْ وَلا تُنَفِّرْ، يَسِّر وَلا تُعَسِّرْ» [آسان بگير، سخت نگير]، هي به مردم نگو «مگر دينداري كار آساني است، دينداري مشكل است، خيلي هم مشكل است ،فوق العاده مشكل است، كار هر كس هر كس نيست، هر كس كه نميتواند ديندار باشد، كار هر بز نيست خرمن كوفتن ـ گاو نر ميخواهد و مرد كهن». هي از مشكل بودن دينداري ميگويي، در نتيجه او ميترسد و ميگويد وقتي اين قدر مشكل است پس آن را رها كنيم . پيامبر ميفرمود «يَسِّرْ» آسان بگير.
همچنين ميفرمود:
«بُعِثْتُ عَلَي الشَّريعَةِ السهلة السَّهْلَةِ.» (كافي5/494)
[خدا مرا بر شريعت و ديني مبعوث كرده است كه با سماحت (با گذشت) و آسان است.]
دين اسلام سماحت دارد. به يك انسان ميگويند «سماحة» يعني انسان با گذشت، ولي «دين باگذشت است» يعني چه؟ مگر دين هم ميتواند باگذشت باشد؟ دين هم باگذشت است، ولي اصولي دارد. چطور؟ ديني كه به شما ميگويد وض بگير، همين دين به شما ميگويد اگر زخم يا بيماريي در بدن تو هست و خوف ضرر داري ـ نميگويد يقين به ضرر داري ـ تيمّم كن، وضو نگير. اين معنياش سماحت اين دين است؛ يعني يك دين يك دنده لجوج بيگذشت نيست، در جايش گذشت دارد. يا ميگويد روزه واجب است. واقعاً اگر انسان بدون عذر روزهاي را بخورد گناه مرتكب شده است. ولي همين دين ميبينيم در جاي خودش گذشت زيادي نشان ميدهد: «يُريدُ اللهُ بِكُمُ الْيُسْرَ و لا يُريدُ بِكُمُ الْعُشِرَ.» در مورد روزه است؛ مسافر هستي در مسافرت روزه گرفتن براي تو سخت است، روزه نگير بعد قضايش را بگير، مريض هستي: «وَمَنْ كانَ مَريضاً اَوْ عَلي سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ اَيّامٍ اٌخَرَ يُريدُ اللهُ بِكَمَ الْيُسْرَ وَلا يُريدُ بِكُمُ الْعُسْرَ» بقره/185 يعني ديني است با سماحت و باگذشت حتي وقتي خوف ضرر داري و ممكن است اين خوف از گفته يك طبيب فاسق يا كافر در دل تو پيدا بشود، ولي به هر حال اين خوف و نگراني در قلب تو پيدا شده است. و حديث داريم كه لازم نيست اين خوف و نگراني براي ديگران پيدا بشود و ديگران خائف باشند، «اِنَّ الاِنْسانَ عَلي نَفْسِهِ بَصيرةٌ» اگر تو خودت در قلب خودت احساس ميكني كه خوف داري كه نكند اين روزه بيماري تو را تشديد كند، همين كافي است و لازم نيست از كس ديگر بپرسي. حتي براي يك پيرمرد يا پيرزن يا يك زن مُقرِب لزومي نيست كه خوف ضرر باشد. يك پيرمرد يا پيرزن ممكن است خوف ضرر هم نداشته باشد ولي [چون] به حد پيري و فرتوتي رسيده [روزه بر او واجب نيست]. اين، سماحت و گذشت است.
مجموعه آثار شهيد مطهري ج14 ـ سيري در سيره نبوي صفحه: 160الي161
شهيد مطهري
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.